« جمعه, 10 فروردین 1403 »
 
آمار سایت
 » شروع سایت: فروردین 1385
 » خبر ثبت شده: 112 مورد
 » مقاله ثبت شده: 71 مورد
 » در حال بازدید: 4 نفر
 » بیشترین بازدید همزمان: 208 نفر
 » بازدید امروز: 174 نفر
 » بازدید دیروز: 193 نفر
 » کل بازدید: 1,982,303 نفر
 » میانگین: 339 نفر


مطالعه زندگي هريك از بزرگان كه در راه تعالي كمال انسان گامي برداشته اند، مي تواند فوايد بسياري داشته باشد. ترسيم راه ها و روشهاي طي شده توسط آنان و نيز دانستن نتيجه اين راهها، بركات و ثمرات بي شماري دارد. مطالعه زندگي امامان معصوم(ع) كه در زمينه هاي مختلف به عنوان الگوهاي بي بديل و ستارگان پر فروغ آسمان حكمت و معرفت و اخلاق شناخته شده اند، درهمين راستاست.
امام صادق(ع) در تاريخ به عنوان رهبري بي نظير در عرصه هاي گوناگون درخشيد و اينك پس از گذشت قرنها، هنوز جامعه اسلامي، خود را مديون آثار و نتايج دستاوردهاي علمي ايشان مي داند.
به مناسبت شهادت آن امام همام، در گفتگويي با دكتر مسعود اديب، پژوهشگر وعضو هيأت علمي دانشگاه مفيد، به بررسي راه هاي رفته و آثار مديريت امام ششم(ع) در عرصه فرهنگ پرداخته ايم. همراه ما باشيد...

خرد جمعي؛ ابزار شكل گيري حلقه رسانه اي امام صادق(ع) 

گفتگو با حجة الاسلام دكتر مسعود اديب

طيبه مروت


مطالعه زندگي هريك از بزرگان كه در راه تعالي كمال انسان گامي برداشته اند، مي تواند فوايد بسياري داشته باشد. ترسيم راه ها و روشهاي طي شده توسط آنان و نيز دانستن نتيجه اين راهها، بركات و ثمرات بي شماري دارد. مطالعه زندگي امامان معصوم(ع) كه در زمينه هاي مختلف به عنوان الگوهاي بي بديل و ستارگان پر فروغ آسمان حكمت و معرفت و اخلاق شناخته شده اند، درهمين راستاست.
امام صادق(ع) در تاريخ به عنوان رهبري بي نظير در عرصه هاي گوناگون درخشيد و اينك پس از گذشت قرنها، هنوز جامعه اسلامي، خود را مديون آثار و نتايج دستاوردهاي علمي ايشان مي داند.
به مناسبت شهادت آن امام همام، در گفتگويي با دكتر مسعود اديب، پژوهشگر وعضو هيأت علمي دانشگاه مفيد، به بررسي راه هاي رفته و آثار مديريت امام ششم(ع) در عرصه فرهنگ پرداخته ايم. همراه ما باشيد...
***
* زيرساختهاي فرهنگي انتقال قدرت به عباسيان
جنگهاي خونين بين بني عباس و بني اميه بر سر قدرت ، عصري اتفاق افتاد كه با دوره امامت صادقين(ع) همزمان بود. اين جنگها از فضاي حاكم بر جامعه بي تأثير نبود. يكي از عوامل اصلي همراهي مردم با بني عباس در مبارزه عليه امويان، عنصر فرهنگي بود. اما «مگر امويان در عرصه فرهنگ چه كردند كه مردم را به قيام عليه آنان كشانيد؟» حجة الاسلام والمسلمين مسعود اديب، درباره اين برهه تاريخي چنين مي گويد :«رفتاربني اميه به عنوان حكومتي كه از ارزشهاي اصيل دين فاصله گرفته بودند و نهادينه شدن تبعيض نژادي، فساداخلاقي و سياسي و بي اعتنايي به آرمانهاي اسلامي، مورد تنفر عمومي قرار گرفته بود. بنابراين، مسلمانان بخصوص در حجاز و عراق عقيده داشتند اگر قدرت به خاندان پيامبر باز گردد، دين دوباره احيا مي شود و بني عباس با استفاده از همين خلا و توجه به خواسته مردم، با شعارهاي فريبنده اي چون «بازگرداندن قدرت به خاندان پيامبر» موفق شدند انقلابي را كه به آرامي در حال شكل گرفتن بود، مصادره كنند و در دست بگيرند. اين شعار آنان، نمايي از خواسته معرفتي مردم بود، اما عباسيان با آنكه مي دانستند مردم خواستار رسيدن به جامعه قرآن محور و بسط معنويت در جامعه با توسل به خاندان نبوت هستند به خاندان پيامبر مراجعه نكردند و حتي در دور نگه داشتن آنان از جامعه تلاش مي كردند.»
بررسي نگرش وعملكرد خاندان پيامبر از نظر سياسي، با توجه به وضع موجود و طلب و تشنگي مردم در آن ايام، از نكاتي است كه نبايد از نظر پنهان بماند. دكتراديب با تقسيم بندي جريانهاي شيعي وابسته به خاندان نبوي به دو گروه مبارزان سياسي (مانند نوادگان امام حسن(ع)) و پيروان امام صادق (ع) كه به اقدامهاي فرهنگي دست زده بودند، اين جريان را چنين تحليل مي كند: « مبارزان وابسته با اهل بيت(ع) توسط عباسيان سركوب شدند و به شهادت رسيدند. امام صادق(ع) همه آن نيازهايي را كه جامعه آن روز طلب مي كرد، يعني بسط معنويت و تفسير درست از دين و محور قرار دادن ارزشهاي ديني، پيگيري نمودند. اين حركت امام مبارزه سياسي آشكار و مسلحانه با عباسيان نبود كه باعث برخورد سركوب گرايانه عباسيان با امام و پيروان ايشان شود. اما امام(ع) با اقدامهاي خود، اهدافي را در پيش گرفته بودند كه بني عباس قصد داشت آنها را از قلمرو خاندان پيامبر خارج كند، از اين روي رفتار آنان نسبت به امام(ع) دوگانه بود، بدين صورت كه از يك طرف عباسيان احترام ايشان را در ظاهر حفظ و از طرف ديگر تمام برنامه ها را براي محدود كردن ايشان اعمال مي كردند و بيشتر فشار بر اطرافيان امام (ع) ظهور و بروز پيدا مي كرد، امام در اين شرايط، نقش بسيار حساسي را پيش گرفتند كه بتوانند در عين حالي كه با قدرت وارد جنگ سياسي و نظامي نمي شوند درجامعه تأثير گذار باشند».

* مثلث تهاجم فرهنگي بني عباس
بدون شك، بني عباس كه به خوبي به تأثير حضور امام صادق(ع) در جامعه واقف بود، دست به «تهاجم فرهنگي» زد. حجة الاسلام مسعود اديب، با اشاره به حوزه هاي بدل آفريني عباسيان در مقابله با جبهه فرهنگي امام صادق(ع) مي گويد:« بني عباس تمام تلاش خود را مي كردند كه جانشينهايي براي ارزشهايي كه توسط امام به جامعه ارايه مي شد، پديد بياورند؛ لذا به تقويت چند عرصه پرداخت كه به گمان خود بتواند در مقابل امام صادق (ع) قد علم كند. يكي از اين عرصه ها حوزه «فقه» و تربيت فقيهان بود، بنابراين به شاخص كردن فقهاي خارج از قلمرو اهل بيت(ع) پرداختند، اگرچه گاهي از ناحيه آن فقيهان از جمله ابوحنيفه كه از نظر فقهي با امام صادق(ع) زاويه دار بود مخالفتهايي شد، اما از نظر سياسي شيفته امام شده بود، لذا حاضر به همكاري با بني عباس نشد، اما بعدها شاگردان او مثل محمد بن حسن شيباني و... براي اين كار در نظر گرفته شدند.
عرصه بعدي «عرفان وتصوف» بود. عباسيان كساني را كه در عرصه عرفان وتصوف در جامعه آن روز فعال بودند به خدمت گرفته و افرادي چون «ابوهاشم صوفي» را در اين عرصه تقويت كردند وطبيعتاً فضايي را به وجود آوردند كه مردم احساس كنند نيازهاي معنوي ازناحيه ديگري غير از اهل بيت(ع) حاصل مي شود.
عرصه ديگر هم «كلام» بود.آنان درحوزه كلامي به حمايت جدي از بزرگان معتزله پرداختند و آنها را به عنوان افراد جايگزين موضع اعتقادي كه امام صادق(ع) و خاندان پيامبر بودند، مطرح و معرفي كردند.
امام صادق(ع) در اين فضا به فعاليت پرداختند. اگر امام موضعگيري هاي خاصي در مقابل متصوفه و فرقه هاي كلامي داشتند، به اين فضا مرتبط است كه در آن بعد سياسي بسيار اهميت دارد. امام (ع) در جايي مي فرمايند هر آنچه غير ازاين خانه بيرون آيد، باطل است. در اين جا، بايد به اين نكته واقف بود كه هدف امام تخطئه ساير علوم نيست، بلكه جنبه سياسي قضيه مطرح است، امام مي فرمايند دستگاه تبليغاتي كه وابسته به عباسيان است، قصد دارد خانه پيامبر و ائمه را ببندد و بدين ترتيب همه چيز را خود دردست بگيرد. وضع فرهنگي متأثر از جريانها و خاستگاه سياسي جامعه است كه قدرت در دست گرفته است. بنابراين، امام بدون اينكه درگير سياست بشوند، سعي مي كنند از اهل بيت(ع) و منش و ارزشهاي پيامبر(ص) دفاع كنند.»

* چه بايد كرد؟
براي خروج از اين معضل، چه بايد كرد؟ امام در اين دوره در مقابل عباسيان چه موضعي در پيش گرفتند؟
عضو هيأت علمي دانشگاه مفيد، در اين رابطه به بعد اصلاحگري امام صادق (ع) اشاره مي كند ومي افزايد: «اصلاحات امام صادق(ع) در راستاي سلطه زدايي از بني عباس به صورت نرم و آرام است. نبايد فراموش شود كه دوره امام صادق(ع) دوره مواجهه فرهنگها و ملتها در درون جامعه اسلامي است زيرا با گسترش دامنه جغرافيايي جهان اسلام، مليتها و اقوام مختلف با فرهنگها و باورهاي گوناگون به اين جمع پيوستند وبي اعتنايي عباسيان در اين مسأله باعث شد برخي برداشتهاي سليقه اي از دين در فضاي فكري رايج شود. با اين تفاسير، اصلاحگري امام به معناي بازگشت خلوص ديني و زدودن انحرافهايي است كه متوجه فهم اسلام مي شود. گويي امام صادق(ع) تشخيص داده اند نمي توانند به مقابله نظامي با قدرت بروند، ولي آن زير ساختهاي فرهنگي و فكري جامعه كه اتفاقا قدرت حاكم هم قصد داشت آنها را در اختيار خود بگيرد، مورد توجه ايشان است.»

* امام(ع) ركن دين است نه استاد دانشگاه!
«آيا امام صادق تنها يك چهره علمي صرف است ؟»
دكتر اديب با رد اين نظر كه پيشواي ششم تنها يك عالم است، تصريح مي كند: «اصولا ائمه شيعه هيچ گاه در قالب يك شخصيت علمي و دانشگاهي در جامعه حاضرنشدند، اساساً نقش امام اين نيست. ائمه (ع) نقش اجتماعي و فرهنگي هم داشته اند. چون دين با تمام ابعاد وجود وحيثيت انسان همراه است و امام به عنوان ركن دين به تمام اين ابعاد توجه دارد. همه ائمه اين نقش را داشتند. اما برخي مجالهاي ديگر براي امام صادق (ع) گشوده شده كه زمينه را براي فعاليت علمي امام آماده كرد. البته، بخشي از اين برداشت ما از اين وجهه علمي امام صادق(ع) به اين برمي گردد كه آنچه ما از ميراث تاريخي امام صادق (ع) حفظ كرديم، به برخي جنبه هاي شخصيتي ايشان كمترپرداخته شد، در حالي كه شخصيت امام صادق(ع) فراتر از آن است كه تنها به عرصه علمي وفقهي محدود شود. كم كاري ما در معرفي كامل چهره امام نبايد اين تصور را ايجاد كند كه شخصيت ايشان تنها يك شخصيت علمي صرف است؛ در حالي كه اخلاق اجتماعي و منش و رفتار ايشان با مردم و جلوه هاي ديگر سيرت پاكشان ناديده گرفته شده است.»
وي در پاسخ به اين پرسش كه امام (ع) با توجه به شرايط خاص زمان چگونه فرهنگ عمومي را مديريت نموده اند، مي گويد: «بايد به اين نكته توجه داشت كه ما امروز با ادبيات روز به اين مسأله نگاه مي كنيم. امروز «مديريت فرهنگي» جامعه، با توجه به ابزارهايي كه مديران و نهادهاي مدني دراختيار دارند، با آنچه در دوره امام صادق(ع) در اختيار ايشان بوده، بسيارمتفاوت است. امام صادق(ع) امكانات رسانه اي به شكل امروز در اختيار نداشته است.
لذا بايد اين تصور را اصلاح كنيم كه آنچه امروز با عنوانهايي چون مديريت فرهنگي، مهندسي فرهنگي و.... بيان مي شود، بايد عيناً در آن دوره پياده مي شده است. اما رواياتي كه از امام نقل شده، بيشتر توسط عموم جامعه بوده است، گرچه از طبقه نخبه هم رواياتي نقل شده؛ اما توجه امام به عامه مردم، بازتاب چند نكته است؛ اينكه امام صادق(ع) نه در يك حلقه بسته اهل تخصص، بلكه در بين حلقه باز اجتماع حضور دارند. در اين اقدام خردمندانه امام، اين نكته نهفته است كه ايشان از خرد جمعي پيروان براي تشكيل حلقه اطلاع رساني ورسانه اي بهره مي جستند و باز در همين راستا به طور مستقيم بر فرهنگ عمومي اثر گذار بودند. در اقدامهاي علمي امام «مردم» موضوعيت دارند؛ ايشان خود را تنها امام عالمان و فقيهان نمي داند، بلكه امام مردم كوچه و بازار نيز مي داند.»

* ثمره كار
دكتر اديب در خصوص دستاوردهاي اقدامهاي امام در جهان اسلام، اظهار مي دارد: «امام صادق(ع) به عنوان يكي از اركان علمي دوره خود، بر فكر عالمان دوره خويش تأثير گذار بوده اند و تلاش بني عباس براي خاتمه دادن به جريان آل رسول را خنثي كرده و توانسته اين جريان را زنده نگه دارد .در جامعه شيعي امروز نيز همين كه امام صادق(ع) را مؤسس جامعه شيعي مي دانند، ناشي از همين حركت سازنده ايشان است. اين عنوان براي امام بدين معناست كه ايشان خيلي از معاني موجود شيعه را نهادينه كردند و چالشهاي انديشه شيعي را حل و فصل نمودند به گونه اي كه، تا عصر حاضر هم مبين انديشه هاي شيعي است.»

   تاریخ ثبت: 1387/08/22     |     تعداد بازدید:2948 |
جستجو   


 
هر کجا عدل روی بنموده است  نعمت اندر جهان بیفزوده است
«سنائی» 
 


Design: DibaGroup
Powered by DCMS 3.2