موضوع: نقش عالمان شیعه در تبیین مسئله غیبت
سخنران: حجت الاسلام حسن طارمی
وی بحث خود را اینگونه آغاز کرد:
در مباحث مربوط به وجود امام عصر، مهمترین مسئله بعد از اثبات امامت ایشان، مسئله غیبت است. و با طرح این سؤال که چگونه میتوان بین مسئله امامت و غیبت امام زمان (عج) جمع کرد؟ بحث خود را چنین ادامه داد که مسائلی که اطراف محور غیبت امام دوازدهم شکل میگیرد و باید به آنها پاسخ داد، عبارتند از:
اثبات غیبت، تحکیم غیبت، ویژگیهای عصر غیبت، فرجام غیبت و ارتباط با امام عصر در زمان غیبت و وظایف ما در زمان غیبت.
ایشان با اشاره به اینکه بحث مسئله غیبت به لحاظ ماهیتی؛ تاریخی، حدیثی و کلامی است، برای فهم مطالب بعدی در این زمینه گزارشی کتابشناسانه ارائه دادند.
بر مبنای این گزارش در قرن چهارم و پنجم با بسامد بسیار بالایی از کتابهایی که عالمان شیعه در مقوله غیبت نوشتهاند، مواجه هستیم که هر کدام از منظری به این موضوع نگاه کردهاند0
کتابهایی که جنبه حدیثی دارند، عبارتند از:
1- الإمامه و التبصره من الحیره: قدیمیترین کتاب در این زمینه است و این کتاب بر یک نکته بسیار مهمی که نشاندهندهی وضع فکری عصر غیبت صغری است، تأکید دارد. اینکه غیبت با حیرت همراه است و چگونه بصیرت دهیم که از حیرت آزاد شویم. (نویسنده این کتاب پدر شیخ صدوق است که در عصر غیبت زندگی میکرده است.)
2- کتاب الغیبه: نویسنده این کتاب ابن أبی زینب نعمانی، معروف به کاتب نعمانی است که شاگرد و راوی کتاب کافی کلینی است. که در بغداد کاتب بوده و مقام اداری هم داشته است.
3- کمال الدین و تمام النعمه از شیخ صدوق: که دربارهی اثبات غیبت است و به پرسشهای منتقدان شیعه پاسخ میدهد و به سبک و دلالت ایشان نوشته شده است.. آغاز این کتاب نکته زیبایی دارد و اینکه شیخ صدوق در عالم رؤیا در مکه به محضر امام عصر (عج) رسیده است.
موضوع:نقش عالمان شیعه در تبیین مسئله غیبت
سخنران: حجت الاسلام حسن طارمی
هفتمین نشست اندیشههای جاوید، سه شنبه مورخ 2/7/1387، مصادف با آخرین شب قدر، رأس ساعت 8:30 ، در تالار علامه امینی با حضور مهندس حسن طارمی، با موضوع نقش عالمان شیعه در تحکیم و تبیین مسئله غیبت امام عصر (عج)، برگزار شد.
پیش از شروع سخنرانی با پخش چند اسلاید در زمینه فعالیتهای تحقیقی و پژوهشی و زندگینامه آقای طارمی، میهمانان جلسه آشنایی کلی با ایشان پیدا کردند و با تلاوتی آیاتی از کلام الله مجید، معاونت آموزش و پژوهش مؤسسه، ضمن حمد و ستایش الهی و گرامیداشت آخرین شب مبارک قدر، از اینکه باز فرصتی برای برگزاری نشست دینی دیگر پیش آمده است، ابراز خوشحالی کردند. ایشان در ادامه به معرفی آقای طارمی و تجلیل از آثار ایشان، به ویژه کتاب علامه مجلسی، اشاره کرده و این کتاب را برای جویندگان علم و فضیلت، پرفایده و راهگشا دانستند. همچنین ایشان برای تأکید بر اهمیت مباحثات و مذاکرات دینی و گفتگوی علمی در شبهای مبارک قدر، به سخنی از شیخ صدوق که نمایانگر روح علمی در مکتب تشیع است اشاره کردند:
و من احیا هاتین اللیلتین بمذاکره العلم فهو أفضل
هر کس این دو شب (شب بیست و یکم و بیست و سوم) ماه مبارک رمضان را به گفتگوی علمی بگذراند، از هر کاری برتر است.
سپس، معاونت آموزش و پژو هش، با ذکر صلوات حاضران، آقای مهندس طارمی را برای شروع سخنرانی دعوت نمودند.
آقای طارمی بعد از ستایش الهی و عرض سلام به حاضران ، مجلس را با قرائت دعای فرج زینت داده و با ابراز خوشحالی و خوشبختی از حضور یافتن در جمع اهل علم و تحقیق و پژوهش، بحث خود را اینگونه آغاز کرد:
در مباحث مربوط به وجود امام عصر، مهمترین مسئله بعد از اثبات امامت ایشان، مسئله غیبت است. و با طرح این سؤال که چگونه میتوان بین مسئله امامت و غیبت امام زمان (عج) جمع کرد؟ بحث خود را چنین ادامه داد که مسائلی که اطراف محور غیبت امام دوازدهم شکل میگیرد و باید به آنها پاسخ داد، عبارتند از:
اثبات غیبت، تحکیم غیبت، ویژگیهای عصر غیبت، فرجام غیبت و ارتباط با امام عصر در زمان غیبت و وظایف ما در زمان غیبت.
ایشان با اشاره به اینکه بحث مسئله غیبت به لحاظ ماهیتی؛ تاریخی، حدیثی و کلامی است، برای فهم مطالب بعدی در این زمینه گزارشی کتابشناسانه ارائه دادند.
بر مبنای این گزارش در قرن چهارم و پنجم با بسامد بسیار بالایی از کتابهایی که عالمان شیعه در مقوله غیبت نوشتهاند، مواجه هستیم که هر کدام از منظری به این موضوع نگاه کردهاند0
کتابهایی که جنبه حدیثی دارند، عبارتند از:
1- الإمامه و التبصره من الحیره: قدیمیترین کتاب در این زمینه است و این کتاب بر یک نکته بسیار مهمی که نشاندهندهی وضع فکری عصر غیبت صغری است، تأکید دارد. اینکه غیبت با حیرت همراه است و چگونه بصیرت دهیم که از حیرت آزاد شویم. (نویسنده این کتاب پدر شیخ صدوق است که در عصر غیبت زندگی میکرده است.)
2- کتاب الغیبه: نویسنده این کتاب ابن أبی زینب نعمانی، معروف به کاتب نعمانی است که شاگرد و راوی کتاب کافی کلینی است. که در بغداد کاتب بوده و مقام اداری هم داشته است.
3- کمال الدین و تمام النعمه از شیخ صدوق: که دربارهی اثبات غیبت است و به پرسشهای منتقدان شیعه پاسخ میدهد و به سبک و دلالت ایشان نوشته شده است.. آغاز این کتاب نکته زیبایی دارد و اینکه شیخ صدوق در عالم رؤیا در مکه به محضر امام عصر (عج) رسیده است.
کتابهایی که فقط جنبه کلامی دارد:
چند رساله از شیخ مفید که معاصر با شیخ صدوق است. شاگرد ایشان شریف مرتضی است و شاگرد هر دوی آنها شیخ طوسی مؤلف کتاب الغیبه است. البته کتاب الغیبه او هم جنبه حدیثی دارد و هم جنبه کلامی.
همچنین کتابهایی وجود دارد که به صورت غیر استقلالی نوشته شده است. مانند رسالهی ابن قبه که به وسیله کتاب کمال الدین شیخ صدوق به ما رسیده است.
کتاب الحجت در کتاب الکافی کلینی که کتاب حدیثی است. بخش غیبت این کتاب و نحوه توجه کلینی به غیبت مهم است. جایگاه این کتاب از همه کتابهایی که ذکر کردیم، مهمتر است حتی از کتاب پدر شیخ صدوق، زیرا الکافی قدیمیترین کتاب مهم شیعی است.
ابن قبه رازی، یکی از دانشمندان شیعی است که ابتدا معتزلی بوده و بعد شیعه شده است. او با شیخ صدوق همشهری است ، اما از لحاظ زمانی بر صدوق و حتی پدر صدوق هم تقدم دارد و با برخی از معتزلیها مناظرات کلامی هم داشته است. او نیز کتابی درباره غیبت نوشته که چیزی از آن باقی نمانده است به جز همان مقداری که در کتاب کمال الدین صدوق آمده است. از دانشمندان بغداد باز هم شیخ صدوق در کتاب خود بخشی از کتاب ابوسهل نوبختی را ذکر کرده که درباره غیبت است.
ناگفته نماند بعضی از افراد در آثار متقدم شیعه هم کتابهایی راجع به غیبت ذکر کردهاند. مانند:
کتاب الغیبه عباس بن هشام ناشری اسدی است که متوی سال 220 است.
از ابراهیم بن صالح انماطی هم کتابی درباره غیبت ذکر کردهاند. البته در کتاب رجال نجاشی، عبارتی با عنوان وقف(واقفی شد) آمده است که احتمال میدهند او به مذهب واقفی گراییده باشد که خیلی احتمال قویی نیست.
آقای طارمی دلیل این تواتر و تکثر تالیفات در قرن چهارم و پنجم را این گونه بیان کردند که در آن مقطع شیعیان با مسئله غیبت و امام غایب روبرو بودند، آن هم در شرایطی که بعضی افراد ادعاهایی داشتند. مثلاً نعمانی که در قرن چهارم میزیسته در مقدمه کتاب الغیبه انگیزه اش را از نوشتن این کتاب با این تعبیر بیان میکند که جامعه شیعه در آن مقطع دچار اضطراب و پریشانی شده بود و عده زیادی از افرادی که اعتقاد به امامت امامان معصوم علیه السلام داشتند، دچار تفرق شده بودند و به مذهب دیگری گرویده بودند.
حتی گزارشهای تاریخی اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم تا اوائل قرن پنجم، نشان میدهد که در جامعه شیعه یک اضطراب و پریشانی جدی در آن باره وجود داشته است. به همین دلیل، ما باید برای دانشمندان این دوره اهمیت بیشتری قائل باشیم و آنها بر گردن ما حق عظیمی دارند، زیرا توانستهاند در آن مقطع، ابهامات را برطرف کنند و استدلالهایی استوار ارائه دهند. از این منظر چه بسا شیخ صدوق آن قدر اهمیت دارد که برخی از بزرگان ما گفتهاند شاید بتوان ادعا کرد که امام عصر از کسانی است که برای فاتحه خوانی به مزار او سر میزند.
آقای طارمی اظهار داشتند:
رهیافتی را که علمای ما در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم به مسئله غیبت داشتهاند، میتوان به دو محور تقسیم کرد:
1- اثبات غیبت: که به طور عمده نقلی است اما کلامی هم است.
2- تبیین و دفاع از غیبت : که به طور عمده کلامی است و گاه نقلی.
البته این دو بحث بسیار با هم آمیخته است. یعنی نمیتوان بحث کلامی غیبت را چندان مستقل از واقعیت اثباتی غیبت دانست و یا بحث اثباتی غیبت را مستقل از استدلالات کلامی بیان کرد. البته با استناد به گفته شیخ طوسی، که در آغاز کتاب خودشان به این مورد اشاره کردهاند.
شیخ طوسی که در قرن پنجم زندگی میکرد و ولادت او با وفات شیخ صدوق همراه بوده و شاگرد شیخ مفید و سید مرتضی است. کتاب الغیبه خود را در اوائل قرن پنجم نوشته است و در آغاز کتاب خود گفته است، اگر بخواهیم به مسئله غیبت توجه کنیم دو راه داریم:
1- لزوم وجود امام را اثبات کلامی کنیم و سپس بررسی میکنیم که امام کیست؟ و اینکه ادعای مدعیان امامت قابل قبول نیست زیرا نه سندی بر اثبات امامت ایشان وجود دارد و نه آنها علم و تقوی و عصمت دارند.
2- امامت امام عصر را اثبات نقلی میکنیم و بعد میگوییم، امامی که امامت او ثابت شده است غایب است.
آقای طارمی در ادامه با ذکر این سؤال که چه زمینهای باعث شده است تا علمای صاحب تألیف، کتابهایی در زمینه غیبت بنویسند، چهار فرضیه را بیان کرد:
1- نام و تعداد امامان معصوم علیهم السلام در سخنان پیامبر اکرم (ص) به طور دقیق آمده و گفته شده است که امام دوازدهم غایب است و عالمان در کتابهای غیبت خواستهاند این حقیقت را بیان کنند.
فرض بر این است که هیچ تأمل و تردیدی درباره تعداد امامان و نام امام دوازدهم نبوده است و همه تفرقهها و شاخه شاخه شدنها به خطا بوده است.
2- سخنان پیامبر(ص) به طور خاص درباره وقوع غیبت بوده است و علما این مطالب را، در زمان غیبت ساماندهی کردهاند.
3- در بیانات پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام، نام امام عصر و غایب بودن آن حضرت به طور خاص ذکر شده است و علما این مسئله را به صورت اثبات و تبیین بیان کردهاند.
4- جامعه شیعه وقتی که امام حسن عسکری (ع) از دنیا رفتند با پدیده عدم معرفی امام روبرو شدند. از این رو گفتند ما اعلام میکنیم که فرزند ایشان امام و غایب است. البته این نظریه در بین مستشرقان، طرفداران زیادی دارد.
آقای طارمی قبل از تبیین و بررسی این چهار فرضیه، مقدمه ای را ذکرکرد و آن اینکه مهمترین کاری که در هر تحقیق نقلی باید انجام داد، نقد منابع است.
مراد از نقد منابع اعتبار سنجی و شناخت ویژگیهای منبع است . از اینرو نقد منابع، ضروریترین و مهمترین و اولین گام در هر تحقیق کتابخانهای است . بنابراین نمیتوان تحقیق کرد ولی ذکر نکرد که منابع استفاده شده چه وضعی دارند .
ناگفته نماند که، شگفتترین و قابل مطالعهترین کارهای علمای شیعه تا عصر علامه مجلسی این است که در تدوین آثارشان بحثی راجع به اعتبار سنجی منابعشان داشتهاند.
از جمله علامه مجلسی در آغاز کتاب « بحارالانوار» دو فصل را درباره اعتبار سنجی منابع ذکر کرده است. فصل اول توضیحی است راجع به منابعی که از آن استفاده کرده که در این فصل حدود 400 منبع حدیثی و شبه حدیثی را بیان میکند. در فصل دوم وضع منابع را بیان میکند و اینکه منابع مورد استفاده تا چه حد اعتبار دارد.
بر این اساس ما باید در اعتبار سنجی منابع و کتابهایی که تالیف آنها در قرن چهارم و پنجم گرفته است، از روش قرائن استفاده کنیم.
مجموعه قرائنی که میتواند به ما بگوید این کتاب چه جایگاهی دارد، دو دستهاند:
1- تعبدیات: مثلاً در منابع قدیم میخوانیم که نویسندگان رجال در معرفی یک کتاب گفتهاند: «دقیقترین کتاب»، «قابل استناد ترین»،همچنین با توجه به اینکه مبنای این قرائن امور عرفی است ما به قول و گفته آنها اعتماد میکنیم ، همانطور که بدون چون و چرا میپذیریم که دانشمندان ما در قرن سوم آثار دانشمندان پیشین را از زبان سریانی به زبان عربی ترجمه کردهاند.
البته تا زمانیکه ما سندی بر نادرستی یک منبع نداریم، نمیتوانیم دلیلی بر ردّ آن منبع ذکر کنیم.
2- تحقیقات علمی و محسوس: شخص به کتاب مورد نظر مراجعه کرده و آن را با دیگر منابع میسنجد و زمانی که بخواهد مطلبی را بیان کند، سند آن را دقیق ذکر میکند.
بنابراین از مجموعه قرائن در طول تاریخ میتوان استفاده کرد برای مجموعه منابعی که برای رسیدن به پاسخ پرسشها و محک زدن فرضیهها میتواند مبنا قرار گیرد. در این صورت به روش گردآوری قرائن به سراغ منابع رفته و اظهارات دیگران را در مورد کتاب بررسی میکنیم.
در اینجا یادآوری چند نکته ضروری است:
1- در اعتبار سنجی منابع، باید به منابع غیر شیعی و پیروان مذاهب دیگر نیز، توجه کنیم.
2- در بررسی مذاهب و ادعاهای مذاهب، همواره باید به خود مدعیان آن مذاهب، و منابع مورد وثوق آن مذهب توجه کنیم نه به رفتار و مواجهات پیروان آن مذهب.
3- بنیان شیعه و آموزه اصلی شیعه، مسئله منصوص بودن حجت است و شیعه به استناد ادله کلامی و نقلی، بیان میکند که حجیّت باید از طریق نصب و نص اعلام شود و در اسلام موروثی بودن خلافت و جانشینی نفی میشود.
اما حجیّت از دو مؤلفه استخراج میشود:
1- علم بدون خطا و معتبر
2- خطاناپذیری در مقام انتقال (عصمت)
آموزههای دینی ما بیانگر این است که باید امام زمان خود را شناخت و آنچه یک فرد شیعه را شیعه میکند، اعتقاد به مصداق مشخص و معیّن حجت، در زمان اوست.
اکنون با توجه به مطالب گفته شده، فقط سه فرضیه اول قرائن قابل اثباتی دارد بر خلاف فرضیه چهارم که فاقد دلیل و یا قرینه است. در منابع معتبری که در اختیار ماست قرائنی وجود دارد مبنی بر اینکه:
1- نام دوازده امام در مواردی برای برخی افراد گفته شده است.
2- در بیان ائمه معصومین علیهم السلام به وقوع غیبت به عنوان یک امر واقعی در نظام امامت تصریح شده است.
3- درباره آخرین امام که امام دوازدهم باشد استنادات و تصریحاتی وجود دارد.
از سوی دیگر افرادی مانند: مرحوم کلینی در کتاب الکافی، نعمانی شاگرد مرحوم کلینی در کتاب الغیبه، مرحوم شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و شیخ طوسی در کتاب الغیبه، روایاتی که متضمن ذکر تعداد دوازده امام یا نام دوازده امام بوده است، را از کتابهای متقدم خودشان گردآوری کردهاند.
مثلاً، مرحوم کلینی از کتاب «محاسن» احمد بن محمد بن خالد برقی، از کتاب عباد بن یعقوب عصفوری و از کتاب «بصائر الدرجات» حسن بن محمد بن صفار، روایاتی را در این باره ذکر کرده است.
آقای طارمی در ادامه بحثشان به این نکته زیبا اشاره کردند که: کلینی(ره) در باب نص بر امامان دوازدهگانه در کتاب الحجت کافی، حدیثی نقل میکند از طریق احمد بن محمد بن خالد برقی، که شهرت دارد از افراد ضعیف حدیث نقل میکرده است. راوی به محمد بن صفار که از احمد بن محمد بن خالد برقی حدیث نقل کرده است، میگوید: ای کاش! شما این حدیث را از طریق دیگری نقل میکردید، زیرا او فرد ضعیفی است. محمد بن صفار میگوید: من این حدیث را که بیانگر واقعه غیبت و اعلام امامت امام عصر است،10 سال قبل از مسئله حیرت (یعنی: غیبت)، نوشتهام. این گفتگو بیانگر این است که حدیث صحیح است، گرچه احمد بن محمد بن خالد برقی، ضعفی دارد، ولی ضعف او در اینجا کارساز نیست.
بنابراین مجموعهی احادیث در مسئله غیبت و دوازده امام آن قدر پشتوانه قوی دارد که به هیچ وجه قابل انکار نیست و روایات زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه امامان معصوم علیهم السلام، این احادیث را فقط به افراد خاص و مورد اعتماد میگفتهاند، زیرا مطالبی نبود که ائمه علیه السلام آن را در کلاس درس مطرح کنند.
از جمله حضرت علی علیه السلام به اصبغ بن نباته فرمودند:
ای اصبغ! زمانی میرسد که جامعه دچار حیرت و غیبت میشود.
اصبغ پرسید، آیا واقعاً این غیبت اتفاق میافتد؟
امام علیه السلام عرض کرد: بلی.
اصبغ گفت: مدت این غیبت چقدر است؟
امام علیه السلام برای اینکه نشان دهد دوره غیبت زمان بردار نیست، عرض کردند: به جهت زمانی، 6 روز یا 6 ماه و یا 6 سال.
ذکر این نکته نیز لازم است که واقفه اولین گروهی بودند که در بین شیعیان قائل به غیبت شدند.
واقفه به کسانی میگویند که بر امام کاظم علیه السلام توقف کرده و عقیده داشتند که امام کاظم (ع) از دنیا نرفته و بلکه ایشان غایب شدهاند.
پاره ای نویسندگان نیز اظهار کردهاند که واقفه، روایات غیبت را جمع آوری کردهاند و علمای شیعه تا قرن چهارم به مسئله غیبت توجه نداشتهاند.
اما این اظهارات به دو دلیل صحیح نیست:
1- مهمترین کتابی که به لحاظ میراثی در دفاع از مذهب وقف نوشته شده است، کتابی است که شیخ طوسی در کتاب الغیبه خودش کل احادیثی را که موسوی علوی به آن استناد کرده است را آورده، و هر چهل حدیث را رد کرده است. و اصلاً نوع احادیثی که اهل وقف به وسیلهی آنها استدلال بر غیبت کردهاند، با روایات غیبت نزد ما متفاوت است.
2- اگر علمای شیعه بعد از امام موسی کاظم (ع)، مسئله غیبت را قبول نداشتند باید آن را در نوشتههای خود میآوردند و رد کرده و یا به آن احتجاج میکردند.
همچنین هیچ یک علمای شیعه در مورد نفی غیبت قبل از دورهی غیبت اصلاً حرف و سخنی نگفتهاند.
در دقایق پایانی سخنرانی ایشان به سؤالات مکتوب حاضران پاسخ گفتند.
تاریخ ثبت: 1387/07/21 | تعداد بازدید:3224 |