« پنجشنبه, 30 فروردین 1403 »
 
آمار سایت
 » شروع سایت: فروردین 1385
 » خبر ثبت شده: 112 مورد
 » مقاله ثبت شده: 71 مورد
 » در حال بازدید: 2 نفر
 » بیشترین بازدید همزمان: 208 نفر
 » بازدید امروز: 158 نفر
 » بازدید دیروز: 160 نفر
 » کل بازدید: 1,986,889 نفر
 » میانگین: 338 نفر

اسلام سیاستی خاص خود دارد و علی می‌خواهد به جهانیان تا رستاخیز اعلام و اعلان کند که حکومت اسلامی چگونه است و سیاستش چیست؟

هدف معاویه ریاست وسلطنت است و در راه وصول به قدرت و ادامه ریاست از هیچ جنایتی خودداری ندارد، به اضافه کینه خاص و دشمنی شدیدی که با پیغمبر و خاندانش دارد.

ابن عباس می‌گفت اینها مقصودشان از سبّ و و لعن علی سبّ و لعن خود پیغمبر بود. اما علی نه طالب ثروت است و نه عاشق سلطنت، بلکه هدف مقدسش احیاء حق است و اماته باطل و بسط عدل و رفع ظلم و رشد و نمو فضیلت و قلع وقمع رذیلت.

علی در برابر گرفتن هفت اقلیم و آنچه زیر آسمانهاست، حاضر نیست پوست جوی را از دهان مورچه ای بگیرد. یعنی به قیمت همه جهان ظلمی به این کوچکی نمی کند.

اسلام سیاستی خاص خود دارد و علی می‌خواهد به جهانیان تا رستاخیز اعلام و اعلان کند که حکومت

اسلامی چگونه است و سیاستش چیست؟

هر چند حاکم نخستین در این آئین، پیغمبر است ولی باز هم آن بزرگوار امتیازات و اختصاصاتی داشت و رویهم دستش بازتر و موقعیّتش از همه جهت بهتر از علی بود. شیخین نیز با اینکه تا حدّی ظواهر امور را رعایت می‌نمودند لیکن بسیاری اوقات مصلحتهای سیاسی را مقدم بر احکام دینی می‌داشتند که قبلا شرح دادیم، اما علی چنان در حکم به حق و اجرای عدل و رعایت مساوات و آزادی اسلامی دقیق ومقیّد بود که محال بود ذرّه‌ای تخطّی کند. باز تکرار می‌کنیم. اگر میان خلفا با علی هیچ فرقی نباشد جز اینکه رقیب و معارض آنها علی بود و معارض علی معاویه، همین برای حفظ وحدت و برقراری نظم در دوران آنها و ایجاد اختلال و اغتشاش و پراکندگی در حکومت علی کافی بود.

آیا چشم روزگار فرمانروای دموکرات و آزادیخواهی چون علی دیده است که دشمنان قلیل ضعیفش را بدان‌سان آزاد بگذارد که در میان خطبه اش حرفش را قطع کنند و در میان نمازش بتعریض آیه ای را بلند بخوانند و روبرویش منافق پلیدی بگوید من از تو اطاعت نمی‌کنم و با تو نماز نمی‌خوانم.حضرت بدون عصبانیت به او بفرماید بر زیان خویش اقامه حجت میکنی و من حاضرم با تو بحث و استدلال کنم. و حتی قاتلش را می‌شناسد و از او سلب آزادی نمی کند و طلحه و زبیر را که به نام عمره اجازه می‌خواهند و میداند که دروغ می‌گویند و بخودشان میفرماید قصدتان غدره است نه عمره و به مردم می‌گوید فتنه ای ایجاد می‌کنند که هر دو در آن کشته می‌شوند، باز هم آزادیشان را محدود نمی کند، اینها همه در زمانی انجام می‌یابد که دشمنان حریف و رقیبش معاویه، در کشور دیگری برجان و مالشان ایمنی ندارند.

و باز در وقتی که معاویه عمال علی را به بهانه می‌فریبد و دست فرمانداران خودش را در هر جنایتی باز می‌گذارد، علی نامه چند صفحه‌ای عتاب آمیزی به صحابی باوفایش می‌نویسد که چرا به یک میهمانی که فقط اغنیاء در آن دعوت شده وفقراء محروم بوده اند رفته‌است.
و خلاصه، شرائط هر چه نامساعد و شدائد و مصائب هر اندازه فراوان و بزرگ باشد، علی به هیچ‌وجه از راهش باز نمی‌ماند و انحراف حاصل نمی کند.

 

                                     

 

دو هدف متناقض و متضاد

هدف معاویه ریاست وسلطنت است و در راه وصول به قدرت و ادامه ریاست از هیچ جنایتی خودداری ندارد، به اضافه کینه خاص و دشمنی شدیدی که با پیغمبر و خاندانش دارد.

ابن عباس می‌گفت اینها مقصودشان از سبّ و و لعن علی سبّ و لعن خود پیغمبر بود. اما علی نه طالب ثروت است و نه عاشق سلطنت، بلکه هدف مقدسش احیاء حق است و اماته باطل و بسط عدل و رفع ظلم و رشد و نمو فضیلت و قلع وقمع رذیلت.

علی در برابر گرفتن هفت اقلیم و آنچه زیر آسمانهاست، حاضر نیست پوست جوی را از دهان مورچه ای

بگیرد. یعنی به قیمت همه جهان ظلمی به این کوچکی نمی کند.

در شورای عمر از خلافت اسلامی گذشت تا کار خلافی (رویه شیخین) را تصویب و تصدیق ننماید.
او به احتمال اینکه در نواحی دور مملکت، در حجاز یا یمامه فردی یا افرادی غذای کافی نداشته باشند خود از خوراک خوب صرف نظر می‌کند و همان نان جو را به سیری نمی‌خورد.
او معتقد است که خداوند بر فرمانروایان دادگر واجب کرده‌است که خود را از حیث معیشت در ردیف ضعفاء و فقراء قرار دهند تا رنج فقر، موجب پریشانی و هلاک فقراء نشود.
او عقیده دارد که بذر فضیلت، زمینه مستعد و محیط مساعدی برای رشد و نمو لازم دارد و برعهده زمامدار است که با کمک فرماندارانش چنان زمینه و محیطی را آماده کند.
در نامه عثمان بن حنیف می‌نویسد:شما نمی‌توانید مثل من در پوشاک و خوراک بر خود سخت بگیرید ولی در پارسائی و جد و جهد در انجام وظیفه و پاکدامنی و استواری به من کمک کنید.یعنی به من کمک کنید تا این فضائل، عمومی و همگانی بشود. او متأثر و متعجب است از اینکه مردم مسلمان درباره سیاست و سیاستمدار اشتباه می‌کنند و بد قضاوت می‌نمایند.     

و در خطبه کوتاه و پرمغزی می‌فرماید: ما در زمانی واقع شده ایم که اکثر مردم آن، فریبکاری را زرنگی و عاقلی می‌پندارند و افراد نادان، آنان را به حسن تدبیر و چاره ورزی (سیاستمداری) منسوب می‌کنند. این چه قضاوتی است؟ خدا اینها را بکشد! گاهی مرد بصیر به تحوّلات امور و تقلّبات احوال، راه چاره را خوب می‌داند ولی در برابر خود مانعی از امرو نهی خدا می‌یابد، این است که آن را در برابر چشم خود رها می‌کند با اینکه کاملا بر آن توانائی دارد. ولی آن بی باک لاابالی در امر دین، چنین فرصتی را غنیمت می‌شمارد و به مقصود پلیدش می‌رسد.

خودش می‌فرماید: بخدا قسم! معاویه از من با هوشتر و با تدبیرتر نیست، ولی او فریبکاری و بزهکاری می‌کند و اگر ناپسندی فریب نباشد من از همه مردم زرنگتر و راه چاره را بلدترم، ولی هر فریبی گناهی است و برای هر گناهی کیفری وبرای هر فریبکاری پرچمی است که در روز رستاخیز به آن شناخته می‌شود. بخدا قسم! من بوسیله فریب و نیرنگ اغفال نمی‌شوم و هیچ نیروی شدیدی موجب ضعف من نتواند شد.

کسانیکه سیاستمداری معاویه را می‌ستایند یا خود، دین ندارند یا غفلت دارند که از یک حاکم اسلامی سخن می‌گویند.
معاویه و جانشینانش ننگ اسلام بلکه ننگ بشریت هستند، پیغمبر اینها را بصورت میمونهائی در خواب دید که بر منبرش بالا می‌روند، مولی در یکی از نامه‌هایش به او می‌نویسد:
درچه زمانی شما سائسان و فرمانروایان رعیت و متصرف و متولی امر امت بوده‌اید بدون اینکه در گذشته قدمی برداشته یا شرفی عالی داشته باشید.

آیا حقیقتا اینها مردمی عاقل بودند که برای ریاست پر دغدغه چند روزه نفرت و نفرین جهانیان را در دنیا و عذاب ابدی را در آخرت برای خود خریدند؟ براستی چه خطای بزرگی را مرتکب شدند آنهائیکه مقدمات تسلط بنی امیه را بر امت اسلام فراهم کردند.   

 

   تاریخ ثبت: 1394/07/07     |     تعداد بازدید:1747 |
جستجو   


 
عاشورا حضور شگرف انسانیت است در هرجا و هر روز
 


Design: DibaGroup
Powered by DCMS 3.2