دو راهنمای درونی و برونی از دیدگاه منابع اسلامی
در قرآن و احادیث معتبر بطور صریح و کاملا روشن، وجود دو راهنمای بسیار مهم برای بشر گوشزد شده است:
راهنمای درونی، قرآن: آیات فراوانی در قرآن مجید وجود این راهنما و لزوم پیروی از آن را متذکر میشود: این آیات به گروههای متعددی تقسیم میگردد. ما عنوان بعضی از آنها را یادآور میشویم.
گروه یکم: آیاتی که تعقل در زندگی را مورد دستور مؤکد قرار میدهد.
گروه دوم: آیاتی که تحریک شدید به تفکر و اندیشه مینماید.
گروه سوم: آیاتی که رجوع به درون را شدیداً توصیه مینماید.
گروه چهارم: توجه به بینایی درون را پیش میکشد مانند:
بَلِ الْاِنْسانَ عَلی نَفْسِهِ بَصیرَةٌ وَ لَواَلْقی مَعاذیرَهُ
(انسان دربارۀ خویشتن بینایی دارد، اگر چه عذرها بیاورد).
گروه پنجم: تحصیل و افزایش علم را مورد دستور قرار میدهد.
گروه ششم: نظر در عالم طبیعت و آیات الهی در آنرا، توصیۀ اکیدا مینماید.
شش گروه دیگر آیاتی است که بی اعتنایی به راهنماییهای شش گروه مزبور را سخت مورد توبیخ قرار میدهد: آنانکه تعقل ندارند،جانورانی کر و لال و کورند. آنانکه نمیاندیشند، صحت و بیماری روانی خود را نمیدانند...
احادیث: روایات و احادیث معتبری که در آنها تأکید به وجود راهنمای درونی و لزوم پیروی از آن، وارد شدهاست، بسیار فراوان است. و به اصطلاح فن حدیث از حدّ تواتر گذشته است. بعنوان نمونه:
عَنْ ابیجَعفَرٍ عَلَیه السَّلامُ: اِنَّما یُداقَّ اللهُ العِبادَ فِی الحِسابِ یَومَ القِیامَةِ عَلی قَدْرِ ما آتاهُم مِنَ العُقُول فِی الدُّنیا.
جز این نیست که محاسبۀ دقیق خداوندی با بندگانش در روز قیامت بقدر عقلهایی است که در دنیا به آنان دادهاست.
حضرت موسیبن جعفرعلیهالسلام به هشامبنالحکم میگوید: ای هشام، خداوند متعال حجت و برهان را بوسیلۀ عقول برای مردم تکمیل کرده پیامبران را بوسیلۀ بیان یاری نموده آدمیان را با دلایل روشن به خدایی خود راهنمایی فرمودهاست.
این نکتۀ بسیار جالب را در نظر بگیریم که منابع معتبر اسلامی اگر هدف رسالت پیامبران را بیداری و تقویت و فعالیت عقل معرفی نکند، حداقل این است که آن را اساسیترین هدف رسالت قرار دادهاست. ما در همین خطبه در چند جملۀ پیش از جملات مورد تفسیر، این عبارت را دیدهایم که :
و یثیروا لهم دفائن العقول
از جملۀ مواد رسالت که پیامبران را برای اجرای آنها فرستادهاست، برانگیختن و به فعلیت رسانیدن حقایق مخفی شده در عقول است.
در روایت موسیبنجعفر این جملۀ وجود دارد:
ای هشام، خداوند متعال نیانگیخته است پیامبرانش را برای مردم، مگر برای اینکه دربارۀ خدا تعقل کنند. بهترین اجابت کنندگان به دعوت رسولان کسانی هستند که به بهترین معرفت نایل شدهاند. و داناترین آنان به امر خداوندی کسانی هستند که دارای بهترین تعقل میباشند. و آنانکه دارای کاملترین عقلند، به با عظمتترین درجه در دنیا و آخرت نایل میشوند.
مقدار قابل توجهی از روایات در این مضمون دیده میشود که عقل را حجّت باطنی و پیامبران را حجّت ظاهری معرفی میکند، مانند:
ای هشام، خداوند دو حجت برای مردم دارد: حجت ظاهری و حجت باطنی، حجت ظاهری پیامبران و ائمه علیهم السلاماند و حجت باطنی عقول.
راهنمای برونی: چنانکه گفتیم شامل پیامبران عظام و هر نوع صلاح اندیشان و خیرخواهان بشری در راه تکامل و حکماء و رشد یافتگان سازنده که با کمیتها و کیفیتهای گوناگون در سرتاسر تاریخ دیده میگردد.
برهمنها داد میزنند، مصلحان مصر باستانی اخلاق و حقوق را مخلوط میکنند. اوپانیشاد نویسها فریاد میکشند. خیراندیشان افریقای باستانی درافسانهها تعلیم و تربیت براه انداختهاند.
لائوتسه راه و روش زندگی با فضیلت را نشان میدهد. کنفوتسه با قیافۀ حکیمانه راه میافتد. سقراط چه کوششها و فداکاریها که نمیکند. تا به امروزکه الکسیس کارلها، وایتهدها، ماکس پلانک ها در فرمولهای علمی و تولستوی ها و داستایوسکیها و هوگوها در داستانها این داد و فریادها را ادامه میدهند و اگر انسان را قالبگیری جبری ننمایند این فریادها تا ابد ادامه خواهد داشت.
در ردیف بالاتر نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد و علی صلوات الله علیهم اجمعین را میبینیم که راهنمایان راه سعادت و فضیلت انسانی بوده فروگذاری در مأموریت رسالتی خود ننمودهاند.
تا آنگاه که خداوند سبحان محمّد رسولالله (ص) را برای قطعی و عملی ساختن وعدۀ خویش برانگیخت.