« چهارشنبه, 21 آذر 1403 »
 
آمار سایت
 » شروع سایت: فروردین 1385
 » خبر ثبت شده: 112 مورد
 » مقاله ثبت شده: 72 مورد
 » در حال بازدید: 4 نفر
 » بیشترین بازدید همزمان: 208 نفر
 » بازدید امروز: 210 نفر
 » بازدید دیروز: 154 نفر
 » کل بازدید: 2,030,768 نفر
 » میانگین: 333 نفر

ما مبنای عقلانی توجه به عاشورا را که بر تحلیل مسائل سیاسی درگیری حق و باطل و دسیسه‌های قدرت‌طلبانه‌ی امویان استوار بود، به یک مبنای عاطفی و عاشقانه تبدیل کرده‌ایم. بدین سان، به جای آن که مردم را متوجه ارزش ایمان و عمل به تکلیف و ضرورت حضور در میدان مبارزه‌ی حق و باطل کنیم، آنان را با مسائل عاطفی درگیر کرده‌ایم. مساله‌ی اصلی شیعه به جای تلاش در جهت استقرار نظام توحیدی، گسترش عدالت و ایمان و اصلاح مدیریت جامعه، آن است که بنشینند و اشک بریزند.

ما مبنای عقلانی توجه به عاشورا را که بر تحلیل مسائل سیاسی درگیری حق و باطل و دسیسه‌های قدرت‌طلبانه‌ی امویان استوار بود، به یک مبنای عاطفی و عاشقانه تبدیل کرده‌ایم. بدین سان، به جای آن که مردم را متوجه ارزش ایمان و عمل به تکلیف و ضرورت حضور در میدان مبارزه‌ی حق و باطل کنیم، آنان را با مسائل عاطفی درگیر کرده‌ایم. مساله‌ی اصلی شیعه به جای تلاش در جهت استقرار نظام توحیدی، گسترش عدالت و ایمان و اصلاح مدیریت جامعه، آن است که بنشینند و اشک بریزند. بدون تردید محتوای مذهب تشیع همان اسلام است که بر محورمعرفت و عقل و اندیشه استواراست. اما دریغا که ما این مذهب را به تدریج به صورتی درآورده‌ایم که جنبه‌ی آیینی آن بیشتر شده‌است. اگر چیزی را آیینی بکنیم، علاوه بر آنکه در غیرعقلانی کردن آن کوشیده‌ایم، آن را به جریانی زیان‌بار نیز تبدیل کرده‌ایم. مرحوم دکتر شریعتی آیین‌های عزاداری بی‌غمان و ناآگاهان را «مراسم غصه خوردن» می‌نامید! ما نباید ادراک و معرفت و حالات درونی را آیینی بکنیم. یعنی به جای تلاش دائمی درجهت رشد عقل و اندیشه و توسعه‌ی معرفت‌مان، نیز به جای تلاش درجهت استقرار عدالت و مبارزه‌ با ستم، تنها در روزها و ساعت‌های معینی از زندگیمان به اجرای مراسم و آیین‌های عزاداری بپردازیم.

یکی از خطرات آیینی کردن اعمال و مسائل دینی آن است که، مردم معمولا تکلیف و وظایف علمی و عملی خود را در برابر دین، نادیده گرفته و با اجرای این آیین‌ها و مراسم، چنان می‌پندارند که به تکلیف خود عمل کرده‌اند. مثلا یک نفر تمام سال به کسب و کار نامشروع و روابط غیراخلاقی پرداخته اما در محرم، سیاه می‌پوشد و از مال حرام خود برای پذیرایی از عزاداران خرج می‌کند. او با این کار، چنین می‌پندارد که به تکالیف خود عمل کرده‌است، در حالی که در تمام مدت سال هیچ‌گاه مانند علی و فاطمه رفتار نکرده‌است!

یک آسیب دیگر آیینی کردن اعمال و وظایف دینی آن است که مردم ازنظراندیشه و فرهنگ، توسعه نمی‌یابند و عمر خود را بدون تکامل فکری به پایان می‌برند. نمونه‌ی بارز آن عاشورا و نیمه شعبان است. اگر چه در هر یک از این مناسبت‌ها وقت و مال مردم هزینه می‌شود، اما معمولا چیزی به دانایی و آگاهی آنان افزوده نمی‌شود. مردم به رغم شرکت همه ساله در این آیین‌ها از فلسفه‌ی قیام و انتظار، نکته‌های جدید یاد نمی‌گیرند و در حد معرفت ساده باقی می‌مانند. آسیب دیگر آیینی کردن تکالیف و دستورات دین، آن است که عده‌ای منافق که هدفشان از تظاهر به دین، جز کسب جاه و مال نیست، با جدی گرفتن این آیین‌ها خود را در صف مؤمنان و شیعیان حقیقی، جای می‌دهند. مثلا کسانی که با بهره‌گیری ازجایگاه سیاسی خود یا وابستگانشان، خود را از پایین‌ترین طبقه جامعه به بالاترین طبقه‌ی آن رسانده‌اند، یا کسانی که با ریا و فریب مردم به جاه مالی رسیده‌اند، در شب‌های قدر، نیمه شعبان و دهه‌ی محرم، در خانه‌ی اعیانی خود، یا درمساجد و تکایا بسیارجدی به اجرای آیین‌ها و مراسم می‌پردازند و بدین سان بر نفاق و تجاوز خود پرده می‌پوشند. زیان‌ها و آفات دیگری نیز هستند که از بحث آنها صرف نظر می کنیم. در پایان یادآور می شوم آیینی کردن جریان عاشورا، باعث شده که ما گرفتار مسائل دیگری نیز باشیم، همانند مداحی‌ های غلوآمیز، قمه زنی، انواع اظهار ارادت‌های نادرست، آهنگ‌های عجیب و غریب در نوحه‌سرایی!

در نهایت تنگ کردن فضای بحث‌های عقلانی و علمی و آموزه‌های درست و توسعه‌ی ذهن و فکر و فرهنگ مردم دین‌دار. باید شیعه به عنوان مذهبی معرفی شود که اسلام را با پیروی از اهل بیت (س) دقیق‌تر و بهتر از دیگران می شناسد و با سرمشق گرفتن از امامان معصوم (س)، بیش از دیگران، پایبند رفتار درست و تقوا و پرهیز است، این مکتب باید با تکیه بر عقلانیت و روشن‌اندیشی و دقت نظرشهرت یابد.       

   تاریخ ثبت: 1397/06/28     |     تعداد بازدید:2043 |
جستجو   


 
کتاب نوشته هایتان را نگهداری کنید که در آینده ی نزدیک به آن نیازمند حواهید شد.
«امام صادق(ع)» 
 


Design: DibaGroup
Powered by DCMS 3.2